مدت هاست....

 

 

مدت هاست که از حرف زدن میترسم! و تو تنها صدای سکوتم را به یاد می آوری
اما این بار به خاطر امروز برایت می گویم ، بخوان...
.
.
.
.
.
.
.
خواندی! دیدی که چقدر ناگفته داشتم؟ و همه این را غرور نامیدند! و حتی تو..!
این بار فکرم را تا سر حد فکر ساده نوشتم تا همه بخوانند!
http://upir.ir/sh94/pooriya/Untitled-1.gif

برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 15 خرداد 1393برچسب:مدت هاست,,,,,, ] [ 17:7 ] [ pouriya ]
[ ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 21 صفحه بعد